مرگ یک جوان با جای چاقو در سینهاش | عکس ۱۸+ | خودنمایی آثار خودزنیهای وحشتناک

مرگ یک جوان روی تخت بیمارستان پای پلیس جنایی و یک جوان ۱۹ ساله را به میان کشید.
به گزارش همشهری آنلاین، این ماجرای هولناک در نیمهشب اولین روز هفته هنگامی لو رفت که صدای دلهرهآور تلفن همراه قاضی ویژه قتل خواب را از چشمان وی ربود. عقربههای ساعت در تاریکی نیمهشب دقایق آغازین بامداد را نشانه رفته بودند که یکی از افسران انتظامی ماجرای نزاعی مرگبار توسط اتباع افغانستانی در خیابان حر شهرک شهید رجایی را گزارش داد. وی گفت جوانی که با تیغه کارد (قمه) مجروح شده بود، در بیمارستان شهید هاشمینژاد جان خود را از دست داده است.
طولی نکشید که بیسیمهای پلیس به صدا درآمد و تماسهای تلفنی با دستورهای محرمانه قاضی دکتر صادق صفری به شکل گستردهای ادامه یافت. گروههای تخصصی بررسی صحنه جرم و کارآگاهان پلیس آگاهی نیز در حالی عازم مرکز درمانی شدند و در کنار مقام قضایی قرار گرفتند که گروهی از ماموران کلانتری شهید رجایی به فرماندهی سرهنگ الهیاری رئیس کلانتری به حفظ و مراقبت از صحنه جنایت پرداختند و برخی از عوامل انتظامی هم تحقیقات مقدماتی را آغاز کردند.
- رفیقکشی به سبک سامورایی | چاقویم اصلا خونی نشد
- پادشاه پونک دستگیر شد! | ماجرای ازدواج مادر با یک مرد جوان
خیلی زود تحقیقات قضایی از سردخانه بیمارستان شهید هاشمینژاد شروع شد و جسد جوان ۲۰ ساله افغانستانی مقابل دیدگان گروه تحقیق قرار گرفت. ضربه تیغه قمه بر انتهای جمله خالکوبی روی سینه مقتول فرود آمده و نقطه «مرگ» را در پایان جمله «شهر باید به من شرارتی عادت کند» گذاشته بود.
آثار خودزنیهای وحشتناک زیادی از کتف تا مچ دستان وی خودنمایی میکرد که برخی از آنها با جوشگاههای دلهرهآوری به یکدیگر گره خورده بودند و بعضی نیز هنوز شکاف عمیقی از زخم و خون را حکایت میکرد. نمادی از ستاره هشتپر بویکا هم به همراه جملات دیگر مانند «من بچه جنوب شهرم!» بر پیکر وی رخ مینمود که نشانهای از «قدرتنمایی» را فریاد میزد.
ادامه بررسیها نشان داد مقتول افغانستانی «نصیر-ط» نام دارد و طبق اظهارات برخی از اطرافیانش در یک نزاع مرگبار با یکی از هموطنانش به نام «محمدرضا-ب» هدف ضربه کارد (قمه) قرار گرفته است.
قاضی صفری با شنیدن این اظهارات بلافاصله دستور ارسال اطلاعات و مشخصات متهم فراری به مراکز انتظامی و مرزبانی را صادر کرد چراکه احتمال میرفت متهم به سوی مرزهای شرقی بگریزد تا بتواند از کشور خارج شود. از سوی دیگر نیز گروه ویژهای از کارآگاهان اداره جنایی به سرپرستی سرگرد رضا شکیبا (افسر پرونده) ماموریت یافتند رصدهای اطلاعاتی را برای شناسایی مخفیگاه متهم فراری ادامه دهند.
در همین حال چراغ گردان خودروهای پلیس روشن شد و در حالی که سپیدهدم سردی بر آسمان شهر مشهد خودنمایی میکرد، دامنه بررسیهای تخصصی مقام قضایی به خیابان حر ۱۳ کشید؛ جایی که در کوچه یک متری آثاری از خون مقتول بر در و دیوار دیده میشد.
طولی نکشید که خانواده افغانستانی «محمدرضا-ب» (متهم فراری) شناسایی شدند و در حالی مورد پرسشهای فنی قاضی ویژه قتل قرار گرفتند که مادر وی با خونسردی خاصی ادعا کرد از فرزندش هیچ اطلاعی ندارد. اما همین خونسردی او قاضی باتجربه پروندههای جنایی را به صدور دستورهایی محرمانه واداشت، چراکه یقین پیدا کرده بود مادر جوان ۱۹ ساله فراری از محل اختفای وی اطلاع دارد.
هنوز عقربههای ساعت به ۴ بامداد نرسیده بودند که بالاخره زن میانسال لب به اعتراف گشود و محل اختفای پسرش را در منطقه شیرحصار لو داد. اینگونه بود که گروه عملیاتی مشترک کلانتری و آگاهی وارد عمل شدند و ساعتی بعد متهم ۱۹ ساله را در منزل یکی از بستگانش به دام انداختند و او را به مقر انتظامی انتقال دادند.
هنوز تحقیقات تخصصی قاضی صفری در مرکز انتظامی ادامه داشت که متهم افغانستانی در برابرش قرار گرفت و به قتل هموطنش اعتراف کرد. او گفت: آن جوان (مقتول) مدعی بود که من به او چپ نگاه کردهام و به همین خاطر کلکل و قدرتنمایی ما شروع شد که در این میان تیغه کارد بر سینهاش فرود آمد و من که ترسیده بودم از آنجا فرار کردم.
در حالی که خورشید ساقههای طلایی خود را به رخ شب کشیده بود، مهر توقف تحقیقات جنایی پای برگه بازجویی خورد و بدین ترتیب ادامه بررسیهای جنایی با دستور قاضی شعبه ۲۵۵ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به گروه کارآگاهان اداره جنایی آگاهی سپرده شد.
گردآوری: کلبه سرگرمی
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کلبه سرگرمی بنویسید.






