امام رضا(ع) برای این عروسها پدرانه آستین بالا زد

در آستانه روز زن، زائرسرای رضوی میزبان ۱۵۰۰ زوج جوانی بود که در رویداد «آیینه و شمعدان» با یک حواله آبرومندانه و به نام امام رضا(ع) راهی خانه بخت شدند، روایتی از مهربانی پدرانه امام رئوف و حفظ کرامت تازهعروسها با کمک نذورات و خیران.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، زائرسرای رضوی امروز حالوهوای دیگری داشت، نه هیاهوی مسافران و نه چمدانهایی که معمولاً در ورودی دیده میشود. امروز، اینجا میزبان جمع دیگری بود، جوانهایی که بعضیشان هنوز خجالت نگاه اول را از چهرهشان پاک نکرده بودند و زوجهایی که شاید تا چند شب پیش نمیدانستند گره زندگیشان چطور باز میشود. رویداد آیینه و شمعدان آغاز شد، طرحی تازه از آستان قدس رضوی برای حمایت از ازدواج ۱۵۰۰ زوج جوان.
بنابر روایت فارس، برخلاف تصور بسیاری، این مراسم در صحنها و رواقهای حرم برگزار نشد. اینبار آستان تصمیم گرفته بود مهمانی بزرگ زندگی را در زائرسرای رضوی برپا کند، جایی سادهتر، صمیمیتر و نزدیکتر به مردم. شاید انتخاب همین مکان بود که از همان لحظه ورود، حسی میداد که این برنامه برای نمایش نیست، برای رسیدن است، رسیدن به دل جوانهایی که این سالها زیر بار هزینهها، رؤیای خانه بخت را عقب انداختهاند.
صبحی که بوی مهربانی میداد
در نگاه اول شاید تصور شود مراسمی برای توزیع جهیزیه است، اما، نه جعبهای بود و نه بستهای. اینبار به هر زوج، یک حواله خرید جهیزیه داده شد، نه کالا.این تصمیم شاید مهمترین بخش طرح بود.
خادمان امام رئوف میگفتند: نمیخواستیم شأن و سلیقه زوجها زیر سایه بستههای آماده جهیزیه گم شود. هرکس باید با انتخاب خودش زندگیاش را بچیند. ما فقط آغازش را هموار میکنیم.
همین نگاه باعث شده بود زوجها با آرامش و احترام بیشتری در مراسم حاضر شوند، نه احساس دریافت کمک، نه نگاه از بالا، بلکه همراهی، حمایت و پاسداشت کرامت انسانی.
بزرگداشت مقام زن با اقدامی متفاوت
برگزاری این برنامه در آستانه روز زن، معنای دیگری هم داشت. خادمان آن را هدیهای برای آغاز یک زندگی پر از حرمت و محبت مینامیدند. از نگاه آنها، هیچ کاری بیشتر از حمایت از تشکیل خانواده جوانها، نمیتواند به بزرگداشت مقام زن و مادر نزدیک باشد.
در گوشهای از سالن، مادر دختری جوان آرام میگفت: چی بهتر از اینکه روز زن، دخترم با دل خوش به خانه خودش بره؟ این جمله در میان همهمه آرام، گم نمیشد، بلکه لبخندی بر لب خادمی مینشاند و انگار همه یادشان میآمد که فلسفه این برنامه، چیزی فراتر از کمک مالی است، یعنی ساختن امید.
حالوهوای زوجها
وقتی میان صندلیها قدم میزدی، بیشتر از هر چیزی، نگاهها جلب توجه میکرد.چشمهایی که هم شادی در آن بود و هم کمی خستگی و غم از روزهایی که شاید زندگی را سختتر از حد معمول تجربه کرده بودند. اما امروز برای بسیاریشان معنای دیگری داشت، روزی که شاید بعدها بگویند: همان روز بود که زندگیمان رسما شروع شد.
یکی از خادمان کنار میکروفن ایستاده و با صدایی آرام اعلام میکرد که زوجها بعد از دریافت حواله، میتوانند در سه ماه آینده با مراجعه به فروشگاههای طرف قرارداد، کالاهای مورد نیازشان را با سلیقه خودشان انتخاب کنند…
همین جمله کافی بود که لبخندهایی پنهان و آشکار در سالن بچرخد.
هرکس ذوقش را پنهان میکرد، اما چشمها چیزی را لو میداد که زبان نمیگفت.گرهی که خیلی زود باز شدزوج جوانی در ردیف وسط نشسته بودند، وقتی برنامه تمام شد و حوالهها را توزیع کردند، خانم زیر لب گفت که فکر نمیکردم اینقدر زود باز بشه این گره… مادرم دیشب میگفت امیدت رو از آقا قطع نکن، خودش یه راهی میذاره جلوت.
همسرش اما آرام گفت: ماهها بود پسانداز میکردیم و باز هم نمیرسید. الان انگار یه کوه از دوشم برداشته شد. صحبتشان کوتاه بود، اما نگاهشان تمام داستان را میگفت.
شوق یک شروع ساده به لطف امام مهربان
زوج دیگری که اهل تربتحیدریه بودند، حواله را که گرفتند، فقط گفتند که برای ما همین احترام ارزش داشت. همینکه گفتن خودتون انتخاب کنید، انگار کسی فهمیده زندگی با سلیقه آدمها شکل میگیره، نه با بستههای آماده.
خادمان، خیران و نذورات پشت صحنه این مهربانی
بخش مهمی از روایت امروز اما پشت پرده است، جایی که پیگیران اصلی این طرح حضور دارند. خادمان رضوی میگفتند ماههاست در حال برنامهریزیاند، از هماهنگی با کارخانهها و فروشگاهها تا جمعآوری نذورات و مشارکت خیران.
یکی از آنها گفت که «خیلی از مردم فکر میکنن نذورات فقط خرج مراسم مذهبی میشه. اما بخش مهمی از همین نذورات، امروز تبدیل شده به آغاز زندگی این جوانها.
و حقیقت هم همین است. بخشی از هزینهها بهطور مستقیم از محل نذرهای مردمی تأمین شده بود، باقی نیز از طریق خیرانی که هرکدام با خدای خود تعهد کردهاند بخشی از جهیزیه زوجها را تأمین کنند.خادمی دیگر گفت که بعضی خیرها حتی نمیخوان اسمشون گفته بشه. میگن ما فقط به عشق امام رضا کمک میکنیم، نه به عشق دیده شدن. این همکاری گسترده، یعنی قلبهای زیادی در این طرح سهم دارند؛ از دانشجویی که ۵۰ هزار تومان نذر کرده، تا تاجری که شاید دهها حواله جهیزیه را تقبل کرده است.
چرا این طرح مهم است؟
در شرایط اقتصادی امروز که بسیاری از جوانها با حقوق کارگری و کارمندی حتی نمیتوانند قدم اول را بردارند، طرحهایی مثل «آیینه و شمعدان» تنها کمک مالی نیست، بلکه بازگرداندن اعتماد به زندگی است.
ازدواج در فرهنگ ایرانی بهویژه در مشهد و به برکت حضور امام رضا همواره بیشتر از یک پیوند ساده بوده. برای همین وقتی آستان قدس چنین حمایتی انجام میدهد، انگار بخشی از جامعه نفس راحتی میکشد، انگار کسی دارد از جایی بزرگتر از توان ما، چراغی را روشن نگه میدارد.
این چراغ را روشن نگه داریمدر پایان مراسم، یکی از مسئولان روی سن رفت و جملهای گفت که شاید خلاصه همه این روایت باشد، او گفت که این طرح با کمک مردم ادامه پیدا میکند. آستان قدس بدون دلهای نذرکننده، بدون خیران گمنام و بینامونشان، نمیتواند، این حلقه نور را گستردهتر کند.
این پیام، دعوتی بود برای همه. برای هرکسی که میخواهد سهم کوچکی در آغاز یک زندگی داشته باشد، چه با یک نذر کوچک، چه با خرید یک کالا، چه با مشارکت در طرحهای جهیزیه و چه با اطلاعرسانی و تشویق دیگران.
امروز زائرسرای رضوی فقط محل برگزاری یک مراسم نبود، محل شکفتن امید بود.
امید به اینکه هنوز هم میشود دلهایی را با یک حرکت ساده خوش کرد و آیندههایی را ساخت که اگر دستبهدست نداده بودیم، شاید هرگز ساخته نمیشد.این چراغ را باید روشن نگه داشت، به احترام جوانهایی که با نام امام رضا راهی خانه بخت میشوند و به احترام نیتی که پشت این طرحهاست، یعنی کمک به ساختن زندگی، کمک به ساختن آرامش و کمک به ساختن فردا.







