تبعات امنیتی و اقتصادی اتباع افغانستانی در ایران

اظهارات اخیر حسن روحانی درباره «واردات بیحسابوکتاب اتباع از یک کشور همسایه» بار دیگر یکی از حساسترین و پرچالشترین پروندههای سالهای اخیر را به صدر توجه افکار عمومی بازگرداند؛ پروندهای که در همتنیدگی سیاست، امنیت، اقتصاد و ملاحظات اجتماعی آن، سالهاست بدون شفافسازی جدی رها شده است. ادعایی که هرچند با واکنشهای سیاسی همراه شد، اما کمتر تلاشی برای راستیآزمایی ابعاد مختلف آن صورت گرفت. در چنین فضایی، مسئله ورود گسترده اتباع غیرمجاز (به طور خاص افغانها) و پیامدهای آن، بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا میکند؛ مسئلهای که رویداد۲۴ برای روشن شدن ابعاد پنهان آن، به سراغ یکی از دیپلماتهای باسابقه وزارت امور خارجه و آشنا در این حوزه رفته است.
به گزارش رویداد۲۴، چندی پیش حسن روحانی در دیدار با شماری از وزیران و اعضای کابینه دولتهای یازدهم و دوازدهم از یک پدیده عجیب پرده برداشت؛ او از «واردات بیحسابوکتاب اتباع یکی از کشورهای همسایه» سخن گفت؛ ادعایی که شبیه به یک افشاگری بود. روحانی تأکید کرد که این اقدام «با اهدافی خاص» انجام گرفته است.
رئیسجمهور ایران در بازه هشتساله پایانی دهه ۹۰ خورشیدی البته اشاره مشخصی به اینکه این اقدام عجیب در زمان کدام دولت انجام شده، نکرد، اما از فحوای کلامش چنین برمیآمد که مقصود او از کسانی که بیتوجه به «پیامدها و تبعات امنیتی» دست به این اقدام زدهاند، مسئولان دولت سیزدهم و مدیرانی است که در دوره ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی، مسئولیت اداره وزارت امور خارجه را برعهده گرفتند. روحانی با انتقاد از کسانی که به گفته او «میلیونها نفر را بیحسابوکتاب از یک کشور همسایه وارد ایران کردهاند»، گفته بود:
من نمیخواهم بگویم برای چه این افراد را وارد کردند و کاری ندارم که چه دلیلی داشتند؛ وارد آن مقوله نمیشوم، چراکه داستان دیگری است و بحثی بسیار پرسروصداست.
به هر تفسیر، در حالی که انتشار این سخنان حسن روحانی با واکنشهای متعدد سیاسی مواجه شد، کمتر شاهد آن بودیم که در راستای راستیآزمایی این ادعا اقدام درخوری صورت گیرد. مهمتر از آن، اگرچه شاید نتوان با قطعیت گفت مسئولیت کدام دولت در شکلگیری این وضعیت نقش تعیینکننده داشته، اما کسی منکر این واقعیت نیست که در سالهای گذشته با سیل ورود اتباع غیرمجاز، عمدتاً افغانستانی، و پیامدهای بعضاً خسارتبار آن مواجه بودهایم.

موضوعی که ما را بر آن داشت تا به سراغ حسین فرجاد امین برویم و از این دیپلمات کارکشته که سالها در قامت معاون ستاد افغانستان وزارت امور خارجه فعالیت کرده و بهخوبی با جزئیات مسائل مربوط به اتباع قانونی و غیرقانونی افغانستانی آشناست، در اینباره پرسش کنیم.
مزدورانافغان در اعتراضات اقدام علیه امنیت ملی کردند اما آمار آن مخفی ماند
حسین فرجاد امین که در گفتوگویی مفصل با رویداد۲۴ به واکاوی ابعاد پیدا و پنهان این مسئله پرداخته است. او میگوید:
ما نمیدانیم این اقدام از سر جهل و ناآگاهی صورت گرفته، به تصور اینکه دست به اقدامی انساندوستانه میزنند، عملی شده یا با هر انگیزه دیگری، روشن نیست، اما آنچه مسلم است، این است که میلیونها تبعه افغانستانی وارد کشور شدند و مشکلاتی را بهوجود آوردند.
آنچه مسلم است این است که این افراد که از نظر ژنتیک، آداب و رفتار تفاوتهایی با عموم ایرانیان دارند، وارد کشور شدهاند و در مواردی برخی از آنها چنان بی فرهنگند که حتی به نزدیکان خود نیز رحم نمیکنند.
او احتمال بکارگیری افغانها برای ایجاد اخلال در اعتراضات را مطرح کرده و اضافه میکند:
در مواردی از آنها بهعنوان مزدور علیه ما استفاده شده است. در سالهای گذشته از این افراد در تجمعات و اعتراضات سوءاستفادههایی صورت گرفته، اما دستگاههای امنیتی و وزارت کشور برای جلوگیری از ایجاد موج اجتماعی، اخبار مربوط به این مسائل را پوشیده نگه داشتند. تعداد اتباعی که در درگیریها و اغتشاشات مجروح یا دستگیر شدند، کم نبود. در جریان جنگ ۱۲ روزه نیز اخبار بیشتری منتشر شد که برخی از این اتباع بهعنوان مزدور علیه ما عمل کردند.
بعضی از این اتباع این قابلیت را دارند که در ازای پول، دست به هر کاری بزنند!

اغلب اتباع افغانستانی در مجامع خصوصی خود علیه نظام حرف میزنند
فرجاد امین یادآور میشود:
اگر با اتباع بیگانه در ارتباط باشید، میبینید که بهویژه در مجامع خصوصی خود عمدتاً علیه جمهوری اسلامی موضعگیری میکنند.
در اعتراضات شادآباد و بازار آهن و همچنین در برخی دیگر از اعتراضات سالهای اخیر، موارد قتل و غارت عمدتاً با حضور اتباع غیرقانونی همراه بوده است.
استفاده محدود از این اتباع در برخی مشاغل خاص اشکالی ندارد، اما آوردن آنها به همراه خانواده و دادن اقامتهای طولانیمدت، اشتباههایی بود که متأسفانه رخ داد.
در کشورهایی مانند کره جنوبی، سقف اقامت اتباع خارجی سه سال است؛ چراکه میدانند پس از این مدت، یک تبعه بیگانه بهتدریج مسیرهای غیرهمسو با هدف اولیه ورود را پیدا میکند.
اغلب اتباعی که در ۶ ماه گذشته خارج شدند، در حال بازگشتاند
فرجاد امین با انتقاد از واگذاری برخی مشاغل ساده به اتباع بیگانه میگوید:
وقتی شغلهایی مانند سرایداری در آپارتمانهای بالای شهر را به این افراد میسپاریم، در حالی که هموطنان زابلی بهدلیل خشکسالی بیکار ماندهاند، ظلم مضاعفی به مردم خودمان میکنیم.
حداقل چندین هزار شغل را از هموطنان خودمان دریغ کردهایم.
وقتی هم که از رئیس این آپارتمانها سوال کنید، میگوید دردسر کارگر افغانستانی از کارگر ایرانی کمتر است.
این اشتباه صرفاً متوجه دولت نیست؛ مردم و کارفرماها هم در آن نقش دارند.
اغلب اتباعی که در شش ماه گذشته از کشور خارج شدند، یا بازگشتهاند یا در حال بازگشت هستند. حتی تصور توقف ورود گسترده آنها نیز نادرست است.
یک تبعه افغانستانی حتی نمیتواند یک روز بدون شغل در ایران دوام بیاورد و اگر به او کار آسان پیشنهاد نکنیم، خودش با پای خودش کشور را ترک میکند.
حتی این تصور که روند ورود گسترده این اتباع به کشور متوقف شده نیز نادرست است. درواقع صرفاً یک موجی در کشور به راه افتاد، عدهای اخراج شدند، عدهای هم بهدلیل اینکه مرتکب تخلفاتی شده بودند، از ترس برخورد قانونی از کشور گریختند تا به قول معروف آبها از آسیاب بیفتد و بازگردند.
زیان سنگین صندوقهای بیمه بهدلیل استفاده کارفرمایان از کارگر افغانستانی
این دیپلمات پیشین با اشاره به پیامدهای اقتصادی حضور اتباع غیرقانونی میگوید:
این افراد از یارانههای پنهان استفاده میکنند، مالیات نمیپردازند و در حالی مشغول به کارند که کارفرماها برای آنها حق بیمه نمیپردازند؛ موضوعی که به ورشکستگی صندوقهای بیمه دامن زده است.
اگر این اتباع بیگانه بهطور قانونی وارد کشور شوند و قانونی کار کنند، کارفرماها مجبور خواهند بود آنان را بیمه کنند و حقبیمه آنان را به صندوقها بپردازند.
لابیهای قدرتمند و «برادر مسلمان»
فرجاد امین میگوید:
اتباع افغانستانی از لابیهای قدرتمندی در مجلس و قم در بین روحانیون و مراجع برخوردارند که آنها را برادر مسلمان و امت اسلامی معرفی میکنند. حال آنکه اگر مسئولان ذیربط توضیحات دقیق و شفافی به این روحانیون و مراجع بدهد، حتماً بهنحوی دیگر برخورد خواهند کرد.
بسیاری از این افراد حتی از طالبان حمایت میکنند و انگیزه اصلیشان، فروپاشی اقتصاد افغانستان و دستیابی به رفاه نسبی در ایران است.
او همچنین با تاکید بر اینکه میزان ارزی که این اتباع افغانستانی از کشور خارج میکنند، بسیار هنگفت است، تصریح میکند:
هیچیک از این مسائل بدون حمایت عدهای در داخل مجلس و بیت مراجع در قم اتفاق نمیافتد و وقتی سرنخ این مسائل را دنبال میکنید، میبینید که این مسائل از جایی خط میگیرند و حمایت میشوند.

ماجرای تحصیل رایگان دانشآموزان افغانستانی و ملاقات با رهبری در بین دو نماز
او با اشاره به تحصیل رایگان بیش از یک میلیون دانشآموز افغانستانی میگوید:
این تصمیم با اعمال نفوذهایی اتخاذ شد که هزینههای سنگینی به کشور تحمیل کرده است.
چند سال پیش وزیر مهاجران در دولت افغانستان که شیعهمذهب بود، موفق به سفری به ایران شد و در ادامه با استفاده از روابطی که داشت، یک فردی در دفتر رهبری واسطه شد و این امکان را فراهم کرد که این وزیر دولت افغانستان در بین دو نماز ظهر و عصر، رهبری را در حسینه امام خمینی ملاقات کند. رهبری هم فرمودند که تحصیل کمکی حداقلی است و اجازه این موضوع را صادر کردند و همین اجازه، منجر موج گسترده اتباع افغانستانی به ایران شد؛ چراکه اینها میدانستند درصورت ثبتنام فرزندشان یا حتی یکی از اقوامشان، با خوداظهاری دروغ میتوانند اقامت بگیرند.
مسئلهای که باید روشن شود این است که چه کسی آن لابی را انجام داد و مقدمات ملاقات آن وزیر افغانستانی با رهبری را فراهم کرد.
ماجرای آب لولهکشی ایران و همسر طلبه افغانستانی
فرجاد امین در عین حال با اشاره به لابی گسترده و قدرتمند افغانستانیها در حوزه علمیه قم و دفتر برخی مراجع میگوید:
شخصاً با یک طلبه افغانستانی در افغانستان ملاقات کردم که برای تحصیل به قم رفته بود و در ادامه صرفاً برای یک ماه محرم برای امور تبلیغی به کشورش بازگشته بود.
او می گوید از این طلبه افغانستانی پرسیده چرا بعد از ۱۵ سال تحصیل در ایران بهطور دائم به کشور خود بازنمیگردد تا به ملت خودش خدمت کند؟ درجواب گفت همسرم گفته که «من آب لولهکشی ایران را با هیچچیز عوض نمیکنم!»
این دیپلمات پیشین که «رفاه نسبی» را یکی از دلایل «رسوب اتباع افغانستانی در ایران» میداند، میگوید:
ما در کشور به اندازه کافی روحانی و طلبه ایرانی داریم و نیازی به این تعداد روحانی افغانستانی نداریم.
او در عین حال یادآور میشود که:
ما این مسائل و مشکلات را با پزشکان و پرستاران افغانستانی هم داریم. مگر قرار بوده این افراد برای ما طبابت کنند. ما میخواستیم این افراد به کشور خود بازگردند تا بیماریها را در افغانستان کنترل کنند که به ایران سرایت نکند، اما در عمل اتفاق دیگری افتاده است.

استفاده اسرائیل از افغانستانیها علیه ایران در عوض استفاده ایران از حزبالله!
اما در حالی که انگیزه اصلی اتباع افغانستانی که در ایران رسوب میکنند، «رفاه نسبی» است و انگیزه لابیگران افغانستانی نیز احتمالاً کمک به هموطنانشان برای دست یافتن به این رفاه است، پرسش اصلی این است که لابیگران ایرانی، اعم از نمایندگان مجلس یا کارکنان دفتر برخی مراجع و دیگر کسانی که به ورود سهل این اتباع غیرقانونی به کشور کمک میکنند، با چه اهداف و انگیزههایی دست به این کار میزنند. پرسشی که فرجاد امین در پاسخ به آن میگوید:
به نظر میرسد سیاستمداران ما عموماً با سادهلوحی و سادهانگاری با مسائل مواجه میشوند. ضمن آنکه برخی از این افراد، افکار خاصی دارند.
عدهای هم با آگاهی، طی برنامه و هدفی از دستگاههای امنیتی خارجی هدایت میشوند که دست به این کار بزنند.
فرجاد امین تصریح میکند:
حدود یک دهه پیش، زمانی که بنده در افغانستان مشغول خدمت بودم، یک مقام امنیتی اسرائیلی صراحتاً اعلام کرد که در آینده از طریق اتباع افغانستانی همان کاری را با ایرانیها خواهیم کرد که ایرانیها از طریق حزبالله با ما میکنند!
گردآوری: کلبه سرگرمی
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کلبه سرگرمی بنویسید.



