تقاطع هوش مصنوعی و ایمان؛ از عیسای مجازی تا رباتهای دینی

در دو سال اخیر، از کلیسای کاتولیک در قلب سوییس تا نهادهای فقهی جهان اسلام، یک پرسش مشترک در حال جدی شدن است: هوش مصنوعی تا کجا میتواند وارد قلمرو ایمان، عبادت و فتوا شود، بیآنکه جای انسانِ دیندار و عالم دینی را بگیرد؟
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، نماد این بحث در اروپا، پروژه هنری–فناورانه «Deus in Machina» در کلیسای پترسکاپله، قدیمیترین کلیسای کاتولیک شهر لوسرن سوییس است. در این پروژه که از اواخر اوت تا اکتبر ۲۰۲۴ برپا بود، در اتاق اعتراف یک نمایشگر عریض با آواتار سهبعدی عیسی مسیح قرار گرفت که با تکیه بر یک مدل زبانی هوش مصنوعی، به پرسشهای بازدیدکنندگان درباره عشق، رنج، جنگ و ایمان پاسخ میداد. این پروژه توسط دانشگاه علوم کاربردی و هنرهای لوسرن و آزمایشگاه واقعیتهای غوطهور این دانشگاه طراحی شد و کلیسا از ابتدا تأکید کرد که این تجربه، نه اعتراف رسمی بلکه یک آزمایش هنری برای سنجش مرز اعتماد به ماشین در زمینهای عمیقاً معنوی است.
در طول دو ماه، بیش از هزار نفر با این آواتار وارد گفتوگو شدند و حدود ۹۰۰ گفتوگو به طور ناشناس ثبت و تحلیل شد. مضمون اصلی پرسشها در چند محور متمرکز بود: تنهایی و رنج، روابط عاطفی، جنگ و اخلاق جهانی، و ایمان شخصی. بنا بر گزارش دانشگاه لوسرن، حدود ۶۰ درصد شرکتکنندگان این تجربه را تأملبرانگیز و الهامبخش توصیف کردند و گفتند پاسخها آنها را به فکر وامیدارد، حتی اگر از سوی یک ماشین تولید شده باشد؛ در مقابل، نزدیک به ۴۰ درصد پاسخها را سطحی و فاقد عمق عاطفی یک گفتوگوی انسانی دانستند. این پروژه بحثهای گستردهای در رسانهها و شبکههای اجتماعی برانگیخت؛ برخی آن را مقدمه «دینِ مبتنی بر AI» خواندند و برخی دیگر از خودکشی دیجیتال کلیسا سخن گفتند. الهیدانانی مانند پیتر کیرشلاگر، استاد اخلاق در دانشگاه لوسرن، با استقبال از ظرفیت آموزشی این تجربه، هشدار دادند که در حوزه ایمان و مراقبت معنوی، جایگزین کردن انسان با ماشین، خطری جدی برای رابطه زنده و مسئولانه بین روحانی و مؤمن ایجاد میکند.
در جهان اسلام اما تصویر کمی متفاوت است. در حالی که پروژههایی مانند Deus in Machina بیشتر حالت هنری و آزمایشی دارند، نهادهای اسلامی از هوش مصنوعی عمدتاً برای آموزش، ارتباطات و روایت چهرهای انسانیتر از مسلمانان بهره میگیرند. نمونه برجسته آن بازی موبایلی (Virtue Reality )است که در سال ۲۰۱۹ توسط Islamic Relief UK در همکاری با استودیوی Ultimatum Games عرضه شد. این بازی که بر پایه پروژههای واقعی امدادی در بیش از ۴۰ کشور طراحی شده، کاربران را در نقش امدادگر مسلمان قرار میدهد تا با ساخت مدرسه، پناهگاه و چاه آب، درک عینیتری از سازوکار کمکهای بشردوستانه به دست آورند و در عین حال با کلیشه «مسلمانِ شرور در بازیها و فیلمها» مقابله شود.
Virtue Reality به صورت رایگان بر روی اپاستور و گوگلپلی در دسترس است و گزارشهای رسانهای، هدف اصلی آن را ترکیبی از آموزش درباره فرایند کمکرسانی بینالمللی و کاهش اسلامهراسی معرفی کردهاند. جودیت اسکریبانو، مسئول ارتباطات Islamic Relief UK، تأکید کرده است که این بازی در پاسخ به دو چالش طراحی شده است: تردید نسبت به کارآمدی کمکهای خیریه و فضای سیاسیِ روزافزونِ خصمانه نسبت به هم «حوزه کمک» و هم مسلمانان. با این حال، پرسش اصلی برای جوامع مذهبی فقط استفاده از ابزارهای جدید نیست، بلکه «حدود شرعی و اخلاقی» این استفاده است. در جهان سنی، تازهترین موضع رسمی در این زمینه از سوی مجمع فقه اسلامی بینالمللی وابسته به سازمان همکاری اسلامی اعلام شد. این مجمع در نشست بیستوششم خود در دوحه قطر، در قطعنامه شماره ۲۵۸ با عنوان (هوش مصنوعی؛ احکام، ضوابط و اخلاق) تصریح کرد که حکم اولیه درباره توسعه و استفاده از هوش مصنوعی، جواز (اباحه) است مشروط بر چند شرط: هدف، استفاده، تأمین مالی و نتایج باید شرعاً مجاز باشد؛ فناوری باید در خدمت جلب منفعت و دفع ضرر قرار گیرد؛ نباید به اهانت به ادیان و نمادهای دینی بینجامد؛ باید از حقوق و آزادیهای عمومی و خصوصی و حریم اطلاعات حفاظت کند؛ امنیت فردی، اجتماعی و ملی را تهدید نکند؛ و بر صداقت، مستندسازی صحیح و شفافیت استوار باشد. این قطعنامه همچنین توصیه میکند که درباره امکان یا عدم امکان اعطای شخصیت حقوقی به سامانههای هوش مصنوعی و نیز پیامدهای فقهیِ آن مطالعات تکمیلی انجام شود؛ در واقع، مجمع تصریح میکند که با وجود جواز استفاده، مسئولیت شرعی همواره متوجه انسانِ برنامهنویس، مالک و بهرهبردار است، نه ماشین.
در سطح ملی، نهادهایی مانند دارالافتای مصر از هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری برای تقویت گفتار دینی معتدل و مبارزه با افراطگرایی یاد میکنند.
ابراهیم نجم، دبیرکل دبیرخانهٔ عمومی نهادهای فتوا در جهان، در سخنرانی خود در نشست اندیشکدههای عرب در اتحادیه عرب، هوش مصنوعی را فرصتی راهبردی برای ترویج اعتدال و مقابله با گروههای افراطی توصیف کرد و خواستار آن شد که مؤسسات دینی از ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید پلتفرمهای قابل اعتماد راهنمایی دینی بهره بگیرند؛ مشروط بر اینکه نوآوری فناورانه در چارچوب اصول دینی و زیر نظر عالمان واجد شرایط انجام شود و اصالت متن دینی و فرایند اجتهاد حفظ گردد. در کنار این نگاه نهادی، پژوهشهای فقهی جدید نیز در حال ترسیم مرزهای استفاده از هوش مصنوعی در حوزه فتوا هستند. یک مطالعه فقهی–تحلیلی منتشرشده در سال ۲۰۲۵ درباره کاربست هوش مصنوعی در صدور فتوا به این نتیجه رسیده است که این فناوری میتواند بهعنوان ابزار کمکی در فرایند صدور فتوا به کار رود، اما نمیتواند جای عالم دینی (مفتی) را بگیرد و حضور و نظارت فقهی انسان برای کنترل محتوا و جلوگیری از خطا و انحراف، ضروری است.
در سنت شیعی نیز بحث درباره هوش مصنوعی از سطح رسانهای فراتر رفته و وارد ساحت مرجعیت دینی شده است. آیتالله ناصر مکارم شیرازی، از مراجع برجسته قم، در دیدار با مسئولان مرکز تحقیقاتی کامپیوتری علوم اسلامی نور و در مراسم معرفی سامانه گفتوگو با تفاسیر که با استفاده از هوش مصنوعی جستوجو در تفاسیر کلاسیک قرآن را آسانتر میکند، صراحتاً تأکید کرده است که هوش مصنوعی باید با نیت خدمت به قرآن و معارف اهلبیت(ع) به کار گرفته شود و چنین کاری خدمت علمی به اسلام است. او قرآن را چشمه دانش و محک حق و باطل توصیف کرده و گفته است هرجا چیزی را در قرآن نمییابیم، نقص از فهم ماست، نه از کتاب خدا؛ و از همین رو ابزارهایی مانند AI میتوانند دقت، سرعت و مستندسازی پژوهشهای تفسیری را افزایش دهند. در عین حال، همین مرجع تقلید با استناد به آیه «وَأَعِدّوا لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم مِن قُوَّهٍ» یادآور شده است که مفهوم آمادگی در روزگار امروز تنها نظامی نیست، بلکه میدان فرهنگی و فکری را نیز شامل میشود و امروز نبرد، نبردِ فرهنگی است و باید خود را با ابزارهای علمی و هوش مصنوعی مجهز کنیم. او ابراز امیدواری کرده که این ابزارها از حوزه تفسیر به فقه، اصول و تاریخ نیز گسترش یابد، اما همزمان بر محوریت قرآن بهعنوان منبع هدایت و معیار نهایی تأکید کرده است.
در اظهار نظری دیگر، حجتالاسلام مهدی عزیزان، رئیس پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع)، در سخنرانی خود در قم هوش مصنوعی را ابزاری ارزشمند دانسته که میتواند در خدمت انسان قرار گیرد، اما تصریح کرده است که این فناوری نه میتواند تفکر انتزاعی انسان را بازتولید کند و نه جای عقل و روح انسانی را بگیرد. او با تکیه بر فلسفه اسلامی توضیح داده است که اندیشه انسانی بر مفاهیم کلی و مجرد تکیه دارد، در حالی که هوش مصنوعی در چارچوب دادهها و الگوریتمهای مادی عمل میکند. به باور او، خلاقیت، نوآوری و هوش معنوی و همچنین تجربههای عاطفی مانند شادی، غم و امید، اموریاند که قابل انتقال به ماشین نیستند؛ بنابراین AI میتواند توان انسان را افزایش دهد اما هرگز جای انسانِ متفکر و صاحب روح را نمیگیرد.
در پژوهشهای آکادمیک شیعی نیز این دغدغه دیده میشود. مقالهای در مجلهٔ علمی Religions در سال ۲۰۲۴ با بررسی چالشهای استفاده از مدلهای مولد هوش مصنوعی در فرایند اجتهاد شیعی، هشدار میدهد که اگر این ابزارها بدون درک عمیق از مبانی اصول فقه، زمینههای تاریخی نصوص و اختلافنظرهای درونمذهبی به کار گرفته شوند، ممکن است به سطحیسازی استنباط و تقویت نگاه الگوریتمی به دین بینجامند. نویسنده نتیجه میگیرد که هوش مصنوعی میتواند در گردآوری داده، مقایسه اقوال و کشف الگوها نقش کمکی داشته باشد، اما قدرت صدور حکم شرعی و تشخیص موضوعات پیچیده همچنان در قلمرو مجتهد انسان باقی میماند.
مجموعه این مواضع نشان میدهد که گرچه برخی تصاویر رسانهای از امام روبات، رباتِ فتوادِه یا عیسای مجازی گاه جنجالی به نظر میرسند، اجماع فقهیِ در حال شکلگیری در جهان اسلام – چه در سطح نهادهای بینالمللی مانند مجمع فقه اسلامی، چه در بیانیههای دارالافتای مصر و چه در سخنان مراجع و عالمان شیعه – بر یک اصل استوار است: هوش مصنوعی میتواند ابزار مفیدی در خدمت آموزش دینی، سازماندهی اطلاعات، ترجمه و حتی کمک به پاسخگویی باشد، اما نمیتواند جای نیت، مسئولیت و تجربه معنویِ انسانی را در عبادت یا اجتهاد بگیرد و بهتنهایی منبع مشروعیت دینی یا مرجع فتوا محسوب شود.
در پس این بحث فقهی–اخلاقی، یک واقعیت اجتماعی هم وجود دارد: نسل جوانی که با بازیهایی مانند Virtue Reality و با چتباتهای هوشمند بزرگ میشود، پرسشهای فلسفی و ایمانی خود را نیز به همین ابزارها میبرد.
نظرسنجیهای بینالمللیِ اخیر درباره نسل Z و مواضع آنان نسبت به هوش مصنوعی نشان میدهد که این نسل از یک سو نگران تأثیر AI بر مشاغل و روابط انسانی است و از سوی دیگر، از آن برای جستوجوی معنا و پاسخ به سؤالهای بزرگ زندگی استفاده میکند. این دوگانه، هم فرصت تازهای برای گفتوگوی دینی میگشاید و هم خطر تکنو–تنهایی را، اگر چارچوبهای اخلاقی و همراهی انسانی ضعیف شود.
به این ترتیب، تقاطع هوش مصنوعی و ایمان در سال ۲۰۲۵ صرفاً یک روند فناورانه نیست، بلکه میدان تازهای برای بازاندیشی در کرامت انسان و نسبت او با ماشین است. تجربههایی مانند «Deus in Machina» و ابزارهایی مانند «Virtue Reality» از یک سو و قطعنامههای فقهی و سخنان مراجع و عالمان مسلمان از سوی دیگر، نشان میدهد که دین میتواند بهجای آنکه منفعلانه از موج فناوری متأثر شود، فعالانه در شکلدادن به اخلاق هوش مصنوعی مشارکت کند؛ به شرط آنکه یک اصل فراموش نشود: ماشین، هرچقدر هم هوشمند، ابزار است و مسئولیتِ نهایی، همچنان بر دوش انسان باقی میماند.
۲۱۹




