«خسرو معصومی» در پاتوق فیلم کوتاه قدردانی شد

نشست نقد و بررسی هجدهمین جلسه از فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه با حضور و قدردانی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران از خسرو معصومی از پیشکسوتان سینمای آزاد و سیامک سلیمانی مدرس و منتقد سینما و به میزبانی زهرا رجایی میزبان و فیلمساز برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلمهای کوتاه «تانکر» ساخته امیر پذیرفته، «دال و مدلول» ساخته امیر بزرگزاد و محمد پوستیندوز، «نومان» ساخته زهره زمانی و «کوتی» ساخته سهیلا پورمحمدی از ایران روی پرده رفت و در ادامه، سیامک سلیمانی، همراه با زهرا رجایی بهعنوان میزبان برنامه با کارگردانان این آثار به گفتوگو نشستند.
خسرو معصومی، فیلمساز پیشکسوت سینمای ایران و از چهرههای تأثیرگذار سینمای آزاد، شامگاه گذشته مهمان هجدهمین جلسه پاتوق فیلم کوتاه تهران بود و توسط «بهروز شعیبی» مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران مورد قدردانی قرار گرفت.
این سینماگر پس از نمایش فیلم کوتاه «گَتهمردی»، درباره مسیر حرفهای خود، تجربههای فیلمسازی و دغدغههای محیطزیستیاش سخن گفت.
او سپس به مرور آغاز فعالیتهای خود پرداخت و افزود: سال ۱۳۵۳ در بندرعباس و در نیروی دریایی خدمت میکردم. به دلیل سربازی اجازه فعالیت فرهنگی نداشتم، اما با پیشنهاد دوستانم وارد کلاسهای سینمای آزاد شدم؛ سینمایی که مبتنی بر فیلمهای ۸ میلیمتری بود و نقش مهمی در شکلگیری نگاه مستقل فیلمسازی من داشت.
این فیلمساز با اشاره به دوره آموزشی خود در تبریز گفت: در آن دوره چهار فیلم کوتاه ۸ میلیمتری ساختم که آغاز مسیر حرفهای من بود. پس از آن، در بهشهر و گرگان با جمعی از جوانان و با امکانات محدود به فیلمسازی ادامه دادم و فیلمی با عنوان «خاطرات یک مرد خسته» ساختم که موفق به دریافت جوایزی نیز شد.
معصومی با اشاره به فیلم توقیفی «دوران کودکی» اظهار کرد: این فیلم که بر اساس داستانی کوتاه از آنتون چخوف ساخته شده، به گفته دوستانی چون زنده یاد عباس کیارستمی، امیر نادری و داریوش مهرجویی، از بهترین آثار من است، اما بیش از چهل سال است که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان توقیف مانده و متأسفانه امکان نمایش آن فراهم نشد.
او درباره فیلم کوتاه «گَتهمردی» که در این نشست نمایش داده شد، توضیح داد: این فیلم به سفارش زندهیاد توران میرهادی و زندهیاد محمدرضا سرهنگی و در قالب مجموعهای درباره کودکان سرزمین ایران ساخته شد. بودجه فیلم بسیار محدود بود، اما ایده آن درباره رابطه کودک، طبیعت و مسئولیت انسانی شکل گرفت. «گَتهمردی» در گویش مازندرانی به معنای مرد بزرگ است.
در ادامه، فیلمهای «ملاقات» و «دوران سربی» را ساختم که «دوران سربی» با موفقیتهای بینالمللی و بازتاب جهانی همراه بود. سومین فیلم بلندم «آقای بخشدار» با حضور بازیگران متعدد ساخته شد. چهارمین اثرم «سفر شبانه» بود که به موضوع آسیبهای جنگ میپرداخت. پس از آن، فیلم «دلباخته» را با بازی فریبرز عربنیا کارگردانی کردم. در ادامه مسیر حرفهایام، فیلمهای «پر پرواز» و سپس «رسم عاشقکشی» را ساختم. پس از آن، یک سهگانه سینمایی با عنوان «جایی در دوردست» شکل گرفت و در ادامه فیلمهای «باد در علفزار میپیچد»، «خرس» و «تابو» تولید شدند. آخرین فیلمی که ساختم، «کار کثیف» بود.
معصومی به تجربه تلخ قطع یک درخت زنده در جریان ساخت فیلم «گته مردی» اشاره کرد و گفت: درختی که در فیلم میبینید بهصورت غیرقانونی و قاچاق قطع شد. آن زمان آگاهی امروز را نداشتم و اکنون میدانم مرتکب خطای بزرگی شدیم. همین تجربه بعدها الهامبخش نگارش فیلمنامه و ساخت فیلم «رسم عاشقکشی» شد که به تخریب جنگلها و مافیای چوب میپردازد.
وی افزود: فیلم «رسم عاشقکشی» موفق به دریافت جایزه اول جشنواره شانگهای چین شد و در جشنوارههای معتبر بینالمللی به نمایش درآمد. این فیلم حتی مدتی در دانشگاه تهران بهعنوان نمونهای برای بررسی تخریب اکوسیستم جنگلها تدریس میشد.
این کارگردان در ادامه، مروری بر کارنامه خود داشت و گفت: در طول فعالیتم ۱۷ فیلمنامه نوشتهام، چند سریال، شش فیلم تلهتلویزیونی و هفت تا هشت فیلم کوتاه ساختهام. هیچگاه میان فیلم کوتاه و بلند تفاوتی قائل نبودهام و برای هر دو به یک اندازه انرژی و وسواس به خرج دادهام.
معصومی بیان کرد: سهگانه «برف» منتشر شده و شش فیلمنامه از جمله «خرس»، «تابو» و «کار کثیف» به چاپ رسیدهاند. کتاب گفتوگوهایم با عنوان «بادی که جوزا را لرزاند» در آستانه انتشار است و مجموعه داستانی از چهل سال داستاننویسیام با نام «این کتاب لعنتی» نیز منتشر خواهد شد. همچنین نگارش یک سریال برای پلتفرم با عنوان «شیری» را به پایان رساندهام.
در ادامه جلسه هجدهم و پس از اکران باکس فیلمهای کوتاه درباره این چهار فیلم کوتاه صحبت شد.
در این جلسه، سهیلا پورمحمدی با اشاره به تجربه نخست خود در زمینه اقتباس گفت: پیش از ساخت کوتی تجربه کار اقتباسی نداشتم. بعد از فیلم کتک و دورهای که پس از چوپان گذراندم، حقیقتاً ایده مشخصی برای ساخت فیلم از فیلمنامههای شخصی خودم نداشتم. از سوی دیگر، در آن مقطع انجمن بهطور جدی فیلمسازان را به تجربه اقتباس تشویق میکرد و همین موضوع وسوسهای در من ایجاد کرد. همواره فکر میکردم اگر قرار باشد از نویسندهای اقتباس کنم، حتماً استاد هوشنگ مرادی کرمانی خواهد بود، چرا که فضای فکری آثار ایشان به جهان ذهنی من بسیار نزدیک است و همین نزدیکی در نهایت منجر به ساخت فیلم کوتاه کوتی شد.
سیامک سلیمانی منتقد سینما ضمن ادای احترام به بهرام بیضایی و همچنین قدردانی از حضور خسرو معصومی فیلمساز باسابقه، به تحلیل فیلم پرداخت. او گفت: تمام فیلمهای این مجموعه یک ویژگی مشترک دارند و آن، شناخت و احترام به مدیوم فیلم کوتاه است. این آثار نه فیلم بلند فشردهشدهاند و نه کلیپهای کشآمده، بلکه دقیقاً در چارچوب فیلم کوتاه تعریف میشوند. نکته ارزشمند دیگر این است که این فیلمها برآمده از جهان شخصی و دغدغههای خالقانشان هستند و وجوه تألیفی دارند.
سیامک سلیمانی، منتقد جلسه، با اشاره به کارنامه امیر پذیرفته گفت: در میان آثار این فیلمساز، فیلم «اندرابا» اثری استثنایی محسوب میشود که خارج از الگوی سینمای اجتماعی اوست. این فیلم، اثری ژانری، موفق و متفاوت است که جایزه بزرگ جشنواره فیلم کوتاه تهران را نیز در سال نمایش خود دریافت کرده و تماشای آن توصیه میشود. با این حال، اغلب آثار پذیرفته در همان چارچوب سینمای اجتماعی قابل بررسی هستند.
سلیمانی با توصیف امیر پذیرفته بهعنوان فیلمسازی غریزی افزود: هرچند او به طبقهای نسبتاً فرودست میپردازد، بهصورت بومی فیلم میسازد و دوربینش در کوچهپسکوچههای محل زیست خود میچرخد، اما هرگز به دام شعارزدگی نمیافتد. در تمامی فیلمهای او، قصه و روایت در اولویت قرار دارد و شخصیتپردازی، جایگزین نگاه شعاری شده است. به باور این منتقد، پذیرفته نوعی تبارشناسی از یک شیوه زیست آشنا را ارائه میدهد که میتواند واجد وجهی استنادی نیز باشد، اما هوشمندی او در این است که از این سبک زندگی استفاده ابزاری نمیکند.
سلیمانی در این نشست با اشاره به ساختار روایی فیلم «تانکر» گفت: این فیلم از الگوی کاملاً کلاسیک روایت پیروی میکند؛ مقدمه و معرفی فضا، نقطه عطف اول با نمایش کنش سختگیرانه مرد، نقطه عطف دوم با آشکار شدن خالی بودن تانکر و در نهایت پرده سوم که به جمعبندی و نتیجهگیری میرسد.
زهره زمانی، کارگردان فیلم کوتاه «نومان»، در این نشست با اشاره به بستر جغرافیایی فیلم گفت: هرچند در این اثر از شرایط و نشانههای بومی استفاده شده است، اما «نومان» بهمعنای دقیق کلمه یک فیلم بومیگرا محسوب نمیشود. به گفته او، انتخاب یک شخصیت غیر بومی آگاهانه بوده، چرا که فیلم اساساً اثری شخصیتمحور است و آنچه برای او اهمیت داشته، مفهوم غربت و گریز شخصیت اصلی از جامعهای است که به آن تعلق دارد و ورود او به فضایی که با آن بیگانه است. زمانی تأکید کرد که المانهای بومی شهر انزلی از جمله دریا، ماهیگیری، صید و صیادی و فوتبال، بهعنوان عناصر هویتی شهری که به گفته او تنها یک عشق بزرگ به نام «ملوان» در آن وجود دارد به تعریف بهتر داستان این شخصیت کمک کردهاند.
سیامک سلیمانی، منتقد سینما، «نومان» را فیلمی جسورانه و ریسکی توصیف کرد و گفت: در قالب فیلم کوتاه، بهدلیل زمان محدود و ضرورت ایجاز، حرکت بهسمت درام شخصیتمحور چالشی جدی است.
در بخش بررسی فیلم «دال و مدلول»، زهرا رجایی با اشاره به غیبت عوامل اصلی فیلم گفت: متأسفانه با اندوه فراوان مطلع شدیم که آقای امین بزرگزاد، یکی از کارگردانان اثر، دو سال پیش از میان ما رفتهاند. یاد ایشان را گرامی میداریم و برای خانواده و دوستانشان آرزوی صبر و سلامتی داریم. محمد پوستیندوز، کارگردان دوم فیلم نیز به دلیل حضور در پروژهای در عراق وتوانستند در جلسه حضور داشته باشند.
متن کامل این نشست در سایت انجمن سینمای جوانان ایران قابل دسترسی است.
۲۴۲۲۴۳
گردآوری: کلبه سرگرمی
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کلبه سرگرمی بنویسید.






