در یادبود استاد فانی که بهترین بود
![[ عبدالرضا مدرس زاده ] ما همه فانی و بقا بس تو راست](https://kolbehsargarmi.ir/wp-content/uploads/2025/12/329191.jpg?v=1765919989)
استاد فانی نماد کوششهای آرام و فروتنانه و البته آرامبخش و بیهیاهو کارکردن و گریختن از حضور در رقابت نفسگیر منافسههایی بود که گاهی بیشتر هوش و حواس برخی از ما را درمیرباید و از یادمان میبرد که قرار بود کدام کار را پیش ببریم.
عبدالرضا مدرسزاده – روزنامه اطلاعات| استاد کامران فانی، ادیب و اندیشمند کتابشناس و یکی از بهترین کسانی که دایرهالمعارف و دانشنامه را میشناخت و در پرورش و پیشبرد روند نگارش دانشنامهها در پنج دهه اخیر، نقشی شایان ستایش داشت، در آخرین روزهای پاییز در سرای سالمندان درگذشت.
برای او که چون دیگران از جمله استاد دکتر سیروسشمیسا از رشته پزشکی به عالم علومانسانی و کتابشناسی و کتابداری آمدهبود، تنفس در هوای خوش فرهنگ و ادب فارسی و زیستن با میراث ماندگار فکر و اندیشه ایرانی و بهرهگیری از استادان نامدار و بعضاً بیتکرار عصر، بیش از هر لذت و عیشی دیگر، نبود همسر و فرزند را موجه میساخت و نمیگذاشت آسیب و آفت تنهاییای که رنگ مردمگریزی نداشت، خود را نمایان سازد. او همه همت و توان خود را در سرپرستی و همراهی با دانشنامهها و دایرهالمعارفها و فرهنگنامههایی میتوان یافت که برخی از آنها مجلداتی دو رقمی دارند.
استاد فانی نماد کوششهای آرام و فروتنانه و البته آرامبخش و بیهیاهو کارکردن و گریختن از حضور در رقابت نفسگیر منافسههایی بود که گاهی بیشتر هوش و حواس برخی از ما را درمیرباید و از یادمان میبرد که قرار بود کدام کار را پیش ببریم.
این تعهد او به درست کار کردن و کار درست کردن، برآمده از شوق وسواسگون او به فرهنگ ایرانی و تاریخ و زبان و ادب فارسی بود که او را لحظهای آرام نمیگذاشت و نمیخواست فرصت بیتکرار خود را در کاری و جایی جز گستره فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی صرف کند.
از دیرباز نقدهای موشکافانه و دقیق او بر کتابهای تازه انتشاریافته در فصلنامه نشر دانش –مرکز نشر دانشگاهی –و سپس نشریه بخارا و کتاب ماه و … چشمنواز و پرخواننده بود و نشان میداد که فانی مرد میدان نقد سالم و سازنده و اخلاقی است و در این چند دهه کوشش علمی، کمتر کار او با دیگران به جدال و دعواهای لفظی و قلمی کشیده شد.
شاید اگر او در دانشکده پزشکی مانده بود، با همین اوصاف اخلاقی، یکی از پزشکان نامدار و محبوب و مردمدوست شهر میشد و دستی در کاهش درد مردم داشت، اما اکنون کارنامه پر برگ و بار او نشان میدهد که او – به سهم خود –بسیاری از رنجهای ناشی از نبود کارشناسی آگاه و شناسا و ژرفنگر را در حوزه کتاب و نقد و فرهنگنگاری، از میان برداشتهاست و اگر در کار آراستگی چانه و گونه دستی نداشته، در عوض غبار غربت از جمال روشن فرهنگ و ادبیات ایران برداشته و خود خال جمال دانش و اندیشه شدهاست.
زیستن او در سرای سالمندان و مرگ خاموشش، شاید تلنگری باشد برای پرداختن بیشتر به زندگی و سرزندگی اهالی فرهنگ و اندیشه و پاسداشت مفاخر بلندآوازه و بعضا دیر تکراری که رسیدگی به احوال ایشان میتواند سند اعتبار و اشتهار بسیاری از حکمرانان باشد.
و سخن پایانی این که آیا از میان دانشجویان جوان گستره علومانسانی، کسی خواهد توانست کار او را بهویژه در رشتههای نقد و کتابشناسی و مدخلنگاری دنبال کند؟ سخنی نمیگوییم اما میدانیم که اگر خود استاد فانی هم یادگارانی را در حکم باقیات صالحات پرورش دادهباشد، باز تا رسیدن به جایگاه استاد، راهی دراز در پیش دارند.
خاک بر آن بزرگوار خوش باد.
گردآوری: کلبه سرگرمی
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کلبه سرگرمی بنویسید.




