فرهنگی و هنری

رسانه ملی؛ همه باید خفقان بگیرند تا صدای من به شنیده شود!

تصمیم‌گیری برای سلایق مردم چه توسط صداوسیما، چه توسط ساترا و چه توسط تندروهایی که ادعای فرهنگ دارند، ضربات سهمگینی است بر پیکر جامعه‌ای که این‌روزها با بسیاری از مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند!

روزنامه هم‌میهن نوشت: کافی است اسامی این‌هایی را که می‌خواهند برای فضای‌مجازی، رسانه‌ها و پلتفرم‌ها تعیین‌تکلیف کنند را ببینی تا حدس بزنی چه فاجعه‌ای در راه است. رسماً کمر بسته‌اند به نابودی هر چیزی که می‌تواند اندک بهانه‌ای برای زیستن به این مردم بی‌پناه و خسته بدهد.

یک‌نفر- حتی یک‌نفر- محض رضای خدا از این لیست بلندبالا، پیشینه فرهنگی ندارد. یعنی حتی یک‌نفرشان بعید است که یک‌رمان خوب در عمرش خوانده باشد یا دست‌کم در این‌روزها به عیادت رضا امیرخانی رفته باشد. البته در کارنامه این‌جماعت تا دلتان بخواهد عربده‌کشی برای توقیف، بستن و تعطیلی نهادهای فرهنگی دیده می‌شود و درضمن، در کارنامه مشهورترین‌شان و پُرسروصداترین‌شان؛ تجلیل از تتلو. یعنی نهایتِ کار فرهنگی این‌جماعت تقدیر و ستایش از مظهر اخلاق و هنرِ متعهد جناب امیرحسین مقصودلو است.

این گروه خشن که سروته‌شان را جمع کنی بعید می‌دانم یک غزل از سعدی را بتوانند از رو بخوانند، برای من و شما شده‌اند متر و معیار هنر و اخلاق؛ تا حد و مرز تعیین کنند و آن‌وقت چه‌کسی قرار است آقابالاسر این‌همه رسانه و فعال رسانه‌ای باشد؟ یکی از آنها، صداوسیما؛ یک رسانه رسماً ورشکسته که نه مخاطب دارد، نه محبوبیت و نه اصلاً کاری از دست‌اش برمی‌آید.

رسانه‌ای که می‌گوید همه باید خفقان بگیرند تا صدای ناتوان من به گوش دیگران برسد. حالا این رسانه‌ای که توی کار خودش هم مانده، قرار است مراقب باشد که مبادا دیگران حد و مرز اخلاق را رعایت نکنند. مبادا دیگران برنامه زنده پخش کنند و عفت‌عمومی را لکه‌دار سازند. همین رسانه‌ای که بارها و بارها در برنامه‌های زنده‌اش دسته‌گل به آب داده‌ و خیلی‌وقت‌ها معذرت‌خواهی هم نکرده‌ است.

از دسته‌گل آخری هم یکی، دو روز بیشتر نمی‌گذرد. میهمانی بی‌تربیت که به‌کرات حرف‌های سخیف و وقیحانه بر زبان رانده، باز هم به تلویزیون و برنامه زنده دعوت می‌شود تا به مردم دهن‌کجی کند. چرا؟ صرفاً به‌این‌خاطر که بچه‌محل یکی از مدیران‌ارشد تلویزیون است یا اینکه حاضر است در تمام برنامه‌های رسمی و تبلیغاتی در صف اول قرار بگیرد و آنچه استاد ازل گفت را تکرار کند.

چنین رسانه‌ای چه صلاحیتی دارد که بر تمام رسانه‌ها و پلتفرم‌ها نظارت کند؟ آن وزارتخانه محترم هم نمی‌تواند و نباید چنین دخالت‌هایی کند. وظیفه آن وزارتخانه، تسهیل فعالیت‌های فرهنگی است؛ نه سنگ‌اندازی و مانع‌تراشی برای هنر و هنرمند. تازه وزارتخانه‌ای که هر هشت‌سال یک‌بار و گاهی هر چهارسال یک‌بار قرار است تغییر جهت بدهد، چرا باید متولی بایدها و نبایدهای فرهنگی شود؟ دم خروس وقتی بیرون می‌زند که حضرات برای کنترل رسانه‌ها و پلتفرم‌ها، جریمه مالی هم در نظر گرفته‌اند.

علی برکت‌الله. درست مثل طرح‌ترافیک. درست مثل جریمه‌های خلاف‌های ساختمان‌سازی. اول بساز و بعد بیا جریمه پرداخت کن. این‌هم یک راهِ کاسبیِ با آبرو. واقعاً شورایی که گیر می‌دهد به وضعیت تبلیغات در پلتفرم‌ها و رسانه‌های خصوصی و نیمه‌خصوصی، هیچ‌وقت چشم‌اش به تبلیغات فاجعه‌بار صداوسیما نمی‌افتد؟ این تبلیغات زشت و طولانی، آن‌هم در رسانه‌ای که با پول مردم اداره می‌شود، هیچ عیب و ایرادی ندارد؟ خود صداوسیمایی‌ها وقتی چنین فضاحتی را در بخش‌های مختلف خبری پوشش می‌دهند، خجالت نمی‌کشند؟ چرا کسی به شهرداری چیزی نمی‌گوید که درودیوار شهر را در اختیار مشتی کاسب‌کار بی‌ذوق گذاشته که هرچیزی را تبلیغ کنند؟

اصلاً این‌همه شورا چه گلی به سر این مردم زده‌اند؟ برای یک‌بار هم که شده، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و شورای‌عالی فضای‌مجازی بیایند و گزارشی از فعالیت‌هایشان ارائه کنند و از بودجه‌هایی که در این‌سال‌ها در اختیارشان بوده، بگویند تا مردم قضاوت کنند که از این‌همه هیاهو چه نصیب‌شان شده. کار سلبی و چوب لای چرخ دیگران گذاشتن را که همه بلدند. اصلاً بلدی نمی‌خواهد.

کمی بی‌رحمی، اندکی بی‌انصافی، مقداری کین‌توزی و تاحدودی بی‌اعتنایی به منافع جمعی و ملی، کافی است تا آدمیزاد چشم‌اش را ببندد به روی هرچه حُسن و چیزی جز عیب نبیند و قصد کند تا ریشه زحمات دیگران را از بیخ‌ و بن دربیاورد. رسانه‌های غیررسمی اعم از پلتفرم، سایت، حتی کانال و پیجی که تولیدمحتوا می‌کند به‌مراتب از رسانه‌های رسمی ما جلوترند، فهیم‌ترند و در شناخت مخاطب دست‌کم کیلومترها از رسانه‌های رسمی جلوترند.

اگر عیب و ایرادی هم دارند ـ که حتماً دارند ـ این عیب و ایرادها با بگیر و ببند، محدودیت‌ها و جریمه مالی برطرف نمی‌شوند؛ نیاز به تعامل و گفت‌وگو دارند. آن‌هم نه از سوی کسانی که الفبای فرهنگ را نمی‌دانند. اگر نیاز به ترمیم و تصحیح هم باشد، باید این کار از سمت خود این فعالان صورت بگیرد. از دل زبدگان و نخبگان همین مجموعه‌ها؛ نه از سوی شوراهایی که معلوم نیست از کجا آمده‌اند و چه سوداهایی در سر دارند.

گردآوری: کلبه سرگرمی
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کلبه سرگرمی بنویسید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا