روایت خواندنی میرجلالالدین کزازی از یلدای ایرانی

«آیین یلدا در فرهنگ و تمدن ایرانی»، عصر دیروز با سخنرانی استاد میرجلالالدین کزازی، چهره ماندگار زبان و ادب فارسی از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
اطلاعات نوشت: رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این رویداد اظهار کرد: آیین یلدا بعد از گذشت هزاران سال همچنان تازگی دارد زیرا ما ایرانیان آیینهای خود را پاس میداریم و آنها را بخشی از زندگانی خویش بهشمار میآوریم.
محمود شالویی گفت: شب یلدا، شبی بسیار خجسته است. شب در فرهنگ ما با تیرگی همراه است و با غم و اندوه گره خورده ولی یلدا، از شبهای دیگر متفاوت است و از همین روی، مانند صبح روشنی و درخشندگی دارد.
دکتر میرجلالالدین کزازی هم در این آیین بیان کرد: سخن درباره جشن و آیین زایش مهر است. چرا این آیین را شب یلدا مینامند؟ یلدا واژهای سریانی است که با واژههای «ولادت»، «مولود» در زبان تازی همریشه است. این شب، شب زایش «مهر» است. «مهر» چیست؟ یا کیست؟
وی افزود: مهر یکی از چهرههای نمادین مینوی در فرهنگ ایرانی است. پیشینه آن به روزگاران باستان بازمیگردد؛ روزگاران پیش از زرتشت. در آیینی که در آن زمان در پهنه ایران روایی داشته است و به همانسان در هند هم روایی داشت. هندوان و ایرانیان پیوندی دیرینه در فرهنگ و پیشینه با یکدیگر دارند.
این استاد ادبیات گفت: هندوان و ایرانیان در آن روزگاران کهن با یکدیگر در سرزمینی یگانه میزیستند. زرتشت سربرآورد و آیینی نو را درگسترد؛ آیین «مزدیسنی» و آیین پیشین برافتاد. این انگاره من است. پارهای از مردمان این بوم به همین دیرین که میخواستند همچنان برآیین کهن بمانند، از ایران کوچیدند و به وادی گنگ رفتند. بدینسان ایرانیان و هندوان از یکدیگر جدایی گرفتند. در ایران از آن کیش کهن نشانههایی اندک برجاست اما این نشانهها در هند هم دیرینه است و هم گرانسنگ. ما آن آیین باستانی را در نامه سپند هندوان، «وداها»، باز میتوانیم یافت.
کزازی خاطرنشان کرد: «مهر» از چهرههای آیینی برتر بوده است در آن سامانه باورشناختی کهن که آن را «دوایسنی»(دیویسنا) مینامیم؛ آیینی که پیش از «مزدیسنی» در پهنه ایران روایی داشته است. زرتشت از آن روی که میخواست ایرانیان به آیین نو بپیوندند، نشانههای آیین کهن را بر میافکند اما پارهای از چهرهها، در سامانه باورشناختی زرتشت پذیرفته شدهاند. یکی از آنان «مهر» است. در پارسی میانه به آن «میترا» میگویند. خواهم گفت که چگونه آیین مهری به باختر زمین میرود.
این شاهنامه پژوه بیان کرد: در پی این دیگر گشت فراگیر آیینی است که کاربرد و معنای واژه «دیو» یکسره دیگرگون میشود. در ایران، «دیو» به نیروهای تاریک اهریمنی باز میگردد اما در کشورهای باختر زمین، «دیو» هنوز در کاربرد باستانیاش روایی دارد. در زبان فرانسوی، خدا را «دئو» مینامند و در اسپانیایی «دئوس» نام دارد. «دیو» را اگر با پساوند «ین» بپیوندیم، به «دیوین» تبدیل میشود که همان معانی «الهی» را در زبان غربی میدهد.
«مهر» ایزد پیوند است و پیمان. در اوستا آمده است که دو خداوندگار دشتهای فراخ را گسترده است. هر شب که مردمان در خانههای خود خفتهاند، او با هزاران چشم خانههای آریایی را مینگرد تا مبادا کسی پیمان بشکند و زبان به دروغ بیالاید. پگاهان، بر گردونه زرین خود میایستد و در پهنههای آسمان میتازد و روانهای پاک را از زندان زمین، تنگنای تیره تن میرهاند و آنان را به آسمان برین میبرد که در پارسی «گروسمان» نام دارد. نامی است شورانگیز و شگفت برای بهشت ایرانی .
کزازی خاطرنشان کرد: «مهر» رهاننده است؛ رهاننده مردمان است از دوزخ گیتی تا آنان را به بهشت مینو ببرد. یکی از برنامههای او همین است؛ رهانشگر.
پرآوازهترین نگاره از مهر، نگارهای است که او را چونان جوانی برنا آشکار میدارد که کلاهی استوانهای بر سر نهاده، بر پشت گاوی ژنده نشسته است، خنجری بران در دست دارد، گرم پی کردن گاو است و ماری از زیر تنه گاو سربرآورده است. گاو در باورشناسی ایرانی، نماد زمین است. باور باستانی میگوید زمین بر شاخ گاوی بنا نهاده شده و گاو بر پشت یک ماهی است که در دریا روان است.گاو گاهی از این بار سترک به ستوه میآید و سر خود را اندکی میجنباند. بدین گونه است که زمین لرزه رخ میدهد. هنوز گیلکها،گاو را «مار» مینماند که در گیلکی، ریختی از واژه «مادر» است زیرا گاو، مادر است و پرورانده است.
وی ادامه داد: به شیوهای شگفت که هنوز نمیدانیم چیست، آیین مهر از ایران به کشورهای باخترینه برده میشود. در زمانی کوتاه که مایه شگفتی تاریخ دانان شده است، در پهنه جهانشاهی روم درمیگسترد. در زبانهای اروپایی، آیین مهر را «پاگانیسم» مینامند. دانشوران اروپایی میگویند «پاگان» واژهای یونانی به معنای «روستا» است و چون دین مهری از روستاها به شهر آمده است،بدین نام نامیده شده است. این دیدگاه، سست و لرزان است.
کزازی تأکید کرد: من برآنم که واژه «پاگان»، ریخت فرنگی شده«بغان» است زیرا خدایان دیرین را «بغ» مینامیدند و این واژه در سرآغاز کتیبه داریوش بزرگ آمده است. «بغانی» کسی است که پیرو آیین مهری باشد. به آسانی می توان پذیرفت که «پاگان»، ریختی از «بغان» باشد.
هنگامی که آیین ترسایی که باختر زمین سر برآورد، آیین مهری در دل آن همچنان برجای ماند. یک دانشمند نامبردار فرانسوی نوشته است که اگر آیین ترسایی در گسترش خود با بعدی بازدارنده روبرو میشد، هم اکنون همه کشورهای ترساکیش جهان، مهرپرست میبودند. یک نمونه، روزآیینی در اروپا، یکشنبه است، یکشنبه روز مهر است،به همان سان که ناهید روزی دارد که سهشنبه است.
هنوز زنان ایرانی خوان بانوی سهشنبه را میگسترند که یکسره ویژه زنان است؛ خوان «بیبی سهشنبه» و پیداست که ریشههای آن بسیار دور است. من این آیین را به شما شادباش میگویم، یکی آنکه جشن زیست مهر است و دو دیگر آنکه در شنبه شب است و یکشنبه، روز مهر است.
هنگامی که آیین ترسایی در روم درگسترد، پادشاهان روم هم به آن گرویدند. اما یکی از پادشاهان روم که «ژولیانس» نام دارد، به آیین مهر بازگشت. از همین روی پدران کلیسا او را «دین باخته» نامیدند. از این پادشاه سرودههایی برجای مانده است که راز و نیازی است با مهر یا میترا .
وی افزود: جشنهای بزرگ ایرانی، آنها هستند که خوانی ویژه را در آنها میگسترانیم. آنچه ما در خوان این جشن مهر مینهیم، نمادهای مهری است. اگر انار در این خوان نباشد این جشن، بهآیین نیست زیرا انار نماد خورشید است.
کزازی در پایان چند سروده کوتاه را به عنوان ارمغان این جشن بشکوه برای حاضرین خواند.
گردآوری: کلبه سرگرمی
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کلبه سرگرمی بنویسید.




