فرهنگی و هنری

صداوسیمای شکست خورده بی‌وقفه از بیت‌المال تغذیه می‌شود!

افزایش شدید بودجه صداوسیما در سال ۱۴۰۵ بازهم صدای همه را درآورد.

عصر ایران نوشت: در خبرها امده است که بر اساس لایحه بودجه سال ۱۴۰۵، مجموع اعتبارات سازمان صداوسیما با رشد بیش از ۲۰ درصدی نسبت به سال قبل، به ۳۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان افزایش یافت.

بودجه صداوسیما طی بازه‌ای حدود سه‌ ساله، بیش از چهار برابر شده است این افزایش بودجه بیشتر از آن‌ که نشانه توجه به فرهنگ باشد، نماد یک شکست پرهزینه و مزمن در سیاست‌گذاری رسانه‌ای است. سازمانی که سال‌هاست مخاطب خود را از دست داده، همچنان بی‌وقفه از بیت‌المال تغذیه می‌شود؛ بی‌آنکه پاسخگوی کارنامه‌اش باشد.

کافی است نگاهی به خروجی‌های این سازمان بیندازیم. در سال‌های اخیر، ده‌ها سریال و برنامه با هزینه‌های سنگین تولید و پخش شده‌اند که نه در حافظه جمعی مانده‌اند و نه حتی در زمان پخش، گفت‌وگوی اجتماعی ایجاد کرده‌اند. 

سریال‌هایی مانند «بوقچی»، «مهمان‌کشی»، «نجلا» یا مجموعه‌های مناسبتی متعدد، با وجود تبلیغات گسترده، عملاً بدون بازخورد قابل ‌توجه از کنار افکار عمومی عبور کردند. 

برنامه‌های پرخرج گفت‌وگومحور و ترکیبی نیز اغلب یا تکرار کلیشه‌های قدیمی‌اند یا در بهترین حالت، فقط برای دایره‌ای محدود از مخاطبان وفادار پخش می‌شوند.

در مقابل، کافی است این تولیدات را با محصولات شبکه نمایش خانگی مقایسه کنیم؛ جایی که بدون بودجه دولتی و با اتکا به رقابت، سریال‌هایی مانند «تاسیان»، «زخم کاری» یا «افعی تهران» به پدیده‌های اجتماعی تبدیل می‌شوند، در شبکه‌های اجتماعی بازنشر می‌شوند و درباره‌شان گفت‌وگو شکل می‌گیرد. 

یا حتی فراتر از آن، نگاهی به یوتیوب و اینستاگرام بیندازیم؛ جایی که برخی تولیدکنندگان مستقل با حداقل امکانات، میلیون‌ها بازدید می‌گیرند و مخاطبی به‌مراتب بیشتر از بسیاری از برنامه‌های رسمی صداوسیما دارند.

این مقایسه دردناک است، اما گریزناپذیر: رسانه‌ای که انحصار پخش سراسری دارد و از بودجه عمومی نامحدود استفاده می‌کند، از نظر جذب مخاطب و اثرگذاری، مغلوب رسانه‌هایی شده که نه انحصار دارند و نه پول بیت المال.

مسئله اصلی، صرفاً ضعف فنی یا کمبود خلاقیت نیست؛ مسئله نگاه از بالا به مخاطب، خط قرمزهای غیرشفاف، و بی‌نیازی ساختاری از رضایت مردم است. 

وقتی بودجه صداوسیما مستقل از میزان بیننده افزایش می‌یابد، چرا باید نگران کیفیت، تنوع یا حتی صداقت در روایت باشد؟ این سازمان نه با ریزش مخاطب تنبیه می‌شود و نه با جذب مخاطب تشویق.
در چنین شرایطی، اختصاص بزرگ‌ترین سهم بودجه فرهنگ و هنر کشور به نهادی که عملاً در میدان رقابت رسانه‌ای شکست خورده، بیش از آن‌که حمایت از فرهنگ باشد، حمایت از یک انحصار ناکارآمد است. 

فرهنگی که قرار بود با این بودجه تقویت شود، امروز در پلتفرم‌ها، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های غیررسمی نفس می‌کشد؛ نه در کنداکتورهای پرهزینه و کم‌بیننده تلویزیون.

شاید وقت آن رسیده باشد که به‌جای تزریق پول بیشتر، یک سؤال ساده اما جدی پرسیده شود:اگر صداوسیما مجبور بود مثل شبکه نمایش خانگی یا حتی یک کانال یوتیوب، فقط با رضایت مخاطب زنده بماند، آیا با این کیفیت و این محتوا دوام می‌آورد؟

تا زمانی که پاسخ این سؤال نادیده گرفته شود، هر افزایش بودجه‌ای نه سرمایه‌گذاری فرهنگی، بلکه اتلاف سیستماتیک منابع عمومی خواهد بود. 

متاسفانه !

صداوسیمای شکست خورده بی‌وقفه از بیت‌المال تغذیه می‌شود!

گردآوری: کلبه سرگرمی
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کلبه سرگرمی بنویسید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا