پادشاه پونک دستگیر شد! | ماجرای ازدواج مادر با یک مرد جوان

به گزارش همشهری آنلاین، مهرشاد، پسر ۱۸ ساله معروف به «پادشاه پونک»، شامگاه هشتم تیر امسال در غرب تهران همکلاسی سابقش را که دانشجوی رشته حقوق بود با ضربه‌های چاقو به‌شدت زخمی کرد و با سرقت گوشی او همراه همدستانش متواری شد.

جوان زخمی ۲ هفته در کما بود که با تلاش پزشکان از مرگ نجات یافت. چند روز بعد از این ماجرا، متهمان یکی پس از دیگری بازداشت شدند.

• رفیق‌کشی به سبک سامورایی | چاقویم اصلا خونی نشد
• معمای مرگ ۲ کودک گلستانی + عکس | علت مرگ مسمومیت غذایی نبود

مهرشاد عامل اصلی این حادثه گفته بود که در اینستاگرام فعالیت دارد و در محله‌شان به پادشاه پونک معروف است، کارهای خفن انجام می‌داده و عکس و تصویر خود را در اینستاگرام قرار می‌داده تا همه از قلدریش بترسند.

او وقتی فهمیده بود فردی در اینستاگرام صفحه‌ای مجازی راه‌اندازی و لقب او را به سخره گرفته و برایش کری خوانده، تصمیم به انتقام گرفته است. چون تصور کرده این فرد همکلاسی قدیمیش بوده، با او در خیابان درگیر شده و وی را با ضربه‌های چاقو زخمی کرده و گوشیش را به سرقت برده تا صفحه اینستاگرامی رقیبش را از بین ببرد. این در حالی بود که دوستان همراهش در این دعوا گفته‌های او را تایید کردند.

متهمان بعد از ۲ ماه زندان توانستند از شاکی رضایت بگیرند و تا روز محاکمه از جنبه عمومی جرم با سپردن وثیقه از زندان بیرون آمدند، اما این همه ماجرا نبود و مهرشاد این بار چند هفته قبل سراغ یکی دیگر از دوستان خود رفت و با او درگیر شد و پس از زخمی کردن وی با ضربه‌های چاقو او را به کما فرستاد و متواری شد.

با شکایت خانواده این جوان، پادشاه یونک تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و ۲ روز پیش بازداشت شد. او در تحقیقات به مأموران گفت مضروب مادرش را مسخره کرده که سر همین موضوع با او درگیر شده و با شدت گرفتن درگیری با چاقو به جانش افتاده است.

با جمع‌بندی این اطلاعات مهرشاد به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۴ تهران منتقل شد و در اظهاراتش گفت: از همکلاسی سابقم بابت آسیبی که به او زده بودم رضایت گرفتم و سعی کردم دست از شرارت بردارم، اما نتوانستم سر قولی که به خانواده‌ام داده بودم بمانم. دوباره دوستانم سراغم آمدند و گفتند والدین دوست دیگرم از هم جدا شده‌اند و مادر او با مردی جوان آشنا شده و قصد ازدواج دارند.

وی افزود: با شنیدن این حرف‌ها تصمیم گرفتم دوستم را بابت ازدواج مادرش اذیت و مسخره کنم. آن شب دوستم (شاکی دوم) را در خیابان دیدم و با او درباره ازدواج مادرش حرف زدم. او با من درگیر شد و برای اینکه قدرت خودم را به رخش بکشم، با چاقویی که داشتم او را زخمی کردم که روانه بیمارستان شد و به طور معجزه‌آسایی زنده ماند.

نیک، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه ۲۲ تهران، با تایید این خبر گفت: متهم پرونده بابت سوءقصد به دوستش در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.