خرید نقره آسان شد

بازارهای جهانی بار دیگر به ما آموختند که در دنیای سرمایهگذاری، زمانسنجی و سرعت عمل در طراحی ابزارهای مالی، مرز میان سودهای کلان و حسرتهای همیشگی است.
عبور تاریخی هر اونس نقره از سطح ۶۶ دلار و رکوردشکنیهای پیاپی این فلز در بازارهای بینالمللی، در حالی به وقوع پیوست که سرمایهگذاران ایرانی عملا تماشاگر این جهش خیره کننده بودند. حالا و در شرایطی که بخش عمدهای از این موج صعودی سپری شده، سه صندوق سرمایهگذاری مبتنی بر نقره در بورس ایران راهاندازی خواهند شد؛ اقدامی که هرچند در ذات خود گامی رو به جلو است، اما پرسشهای جدی را درباره زمانبندی و کارآمدی تصمیمات نهادهای مالی در ایران ایجاد میکند.
یکی از بزرگترین مزایای راهاندازی این صندوقها، آسانسازی خرید برای عموم مردم است. همانطور که در سالهای اخیر صندوقهای طلا توانستند تجربه خرید فیزیکی، مخاطرات نگهداری و ریسکهای امنیتی را برای مردم حذف کنند، صندوقهای نقره نیز قرار است چنین تحولی را رقم بزنند. با ورود این ابزار، دیگر نیازی به خرید فیزیکی نقره و تحمل هزینههای اضافی نیست و هر فردی با هر میزان سرمایه میتواند از نوسانات این بازار منتفع شود. اما نکته کلیدی اینجاست که ابزار مالی زمانی هویت واقعی خود را پیدا میکند که پیش از انفجار قیمتها در دسترس باشد، نه زمانی که بخش مهمی از فرصتهای سودآوری از دست رفته است.
عقبماندگی دو ساله از بازارهای جهانی
اگر این صندوقها یک یا دو سال زودتر طراحی و عرضه میشدند، بخشی از نقدینگی سرگردان داخلی میتوانست در مسیری شفاف و قانونی، همگام با رشدهای جهانی نقره حرکت کند. متاسفانه سیاستگذاران بازار سرمایه ایران سالهاست که با فاصلهای معنادار نسبت به تحولات روز دنیا حرکت میکنند و واکنشهای آنها اغلب پسینی و دیرهنگام است. این تاخیر دوساله نه تنها باعث شد بخشی از فرصت سودآوری سرمایهگذاران داخلی از بین برود، بلکه جذابیت بازار سرمایه را نیز به عنوان یک بازار پیشرو در نگاه معاملهگران حرفهای کاهش داده است.
بازار سرمایه برای آنکه بتواند نقش واقعی خود را در اقتصاد ایفا کند، بیش از هر چیز به پیشبینی درست و جسارت در تصمیمگیری نیاز دارد. حرکت همزمان با روندهای جهانی نباید یک انتخاب، بلکه باید یک الزام ساختاری برای نهادهای مالی باشد. در غیر این صورت، راهاندازی ابزارهای جدید حتی با وجود تسهیل خرید برای مردم، تنها به نوشدارویی پس از مرگ سهراب تبدیل میشود که بیش از ایجاد ارزش افزوده، حسرت فرصتهای سوخته را در دل سرمایهگذاران زنده نگه میدارد. بورس ایران زمانی به بلوغ واقعی میرسد که به جای واکنشی بودن، پیشرو باشد و ابزارها را پیش از وقوع موجها در اختیار بازار قرار دهد.




