درددلهای بهزاد فراهانی در «شب نمایشنامهنویس»

دومین «شب نمایشنامهنویس» همزمان با آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران با تجلیل و اهدای مدالیوم کانون نمایشنامه نویسان و مترجمان خانه تئاتر به اسماعیل خلج و بهزاد فراهانی برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایرنا، آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران و دومین «شب نمایشنامهنویس» جمعه شب پنجم دی ۱۴۰۴ با حضور رضا مردانی مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علیرضا گیلوری مدیرعامل خانه تئاتر، سعید اسدی مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی، اسماعیل خلج، بهزاد فراهانی، ایرج راد، رضا بابک، عباس جهانگیریان، مجید قناد، بهرام ابراهیمی، شهرام زرگر، داوود کیانیان، رحیم رشیدیتبار دبیر یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، داوران این رویداد و جمعی از هنرمندان با اجرای فرشید قلیپور در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در این آیین با گرامیداشت زادروز بهرام بیضایی و سالگرد درگذشت اکبر رادی، مدالیوم کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر به اسماعیل خلج و بهزاد فراهانی اهدا شد.
سخنان رحمانیان درباره خلج
در این بخش کلیپی از اسماعیل خلج و پیام تصویری از محمد رحمانیان نمایشنامهنویس، کارگردان نمایش و مدرس تئاتر درباره این هنرمند پیشکسوت پخش شد، رحمانیان در این پیام تصویری که عکس از جوانی خلج در پیش زمینه خود داشت، طی سخنانی اظهارداشت: از میان تمام عکسهای استاد اسماعیل خلج، این عکس را انتخاب کردم، فقط یادآوری کنم که با جوانی ما استاد چه کرده است.
وی گفت: از کودکی به آثار اسماعیل علاقهمند شدم و تقریبا تمامی نمایشنامههای او را در یک نمایشنامه «گلدانهای شکسته گلدانه» خلاصه کردهام با استفاده از ساختمان نمایشی نمایشنامه «گلدونه خانم» که بسیار دوستش دارم.
رحمانیان افزود: اسماعیل خلج، بینظیر است، فوقالعاده و شگفتانگیز است و در نوع خودش همتایی ندارد، او نخستین کسی بود که مردم را در نمایشنامههایش وارد کرد؛ مردمی که معمولاً در نمایشنامهنویسی از ایران حذف میشدند. آثار پس از انقلاب مانند قمر در عقرب، سهراب دلاک و دیگر کارهای درخشانی چاپ شد. «گلدونه خانم» همچنان از نظرم بهترین نمایشنامه کوتاه ایرانی است و بر آثار بعد از خود تأثیر بسزایی داشت.
این کارگردان تئاتر بیان کرد: ساختار برخی آثار شبیه به فضای کارهای آقای خلج است اما به شدت یادآور فضای قهوهخانهای آثار خلج است. او را بسیار دوست دارم و امیدوارم همیشه سایهاش بر سر ادبیات نمایشی ایران باشد. او به عنوان نویسنده، کارگردان و طراح صحنه، زیباترین آثار را داشته است. اهدای جایزه ادبیات نمایشی امسال به خلج اقدامی شایسته است.
هنوز کودک درونم فعال است
سپس با حضور شهرام کرمی، سیروس صالحپور و صدرالدین زاهد مدالیوم کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر به اسماعیل خلج اهدا شد.
خلج پس از دریافت این نشان اظهارداشت: من هنوز کودک درونم فعال است، در روز شوخی نکنم، شب خوابم نمیبرد، با همه هم شوخی میکنم، سابقه کاریام ۱۶ صفحه است و هر خطش یک اثر است، حدود ۵۰ نمایشنامه نوشتم، ۴۰ اثر را کارگردانی کردم و در ۱۸۰ فیلم و سریال هم بازی کردم، میدانیم که خیام حدود ۱۰۳ رباعی دارد، من ۱۲۰ رباعی گفتم، چند غزل هم گفتم، برای بعضی از رباعیها و غزلهایم موسیقی گذاشتهاند و در تالار رودکی با دو سه خواننده در چند شب اجرا شده است. اکنون هم دو سالی است که استاد دارم که به من موسیقی آموختند و دستگاههای موسیقی را میدانم.
بهزاد فراهانی، ستون تفکر و هویت عمومی
در بخش دیگری از این آیین، کلیپی از اسماعیل خلج و پیام تصویری از شهرام گلیلآبادی مدرس، نویسنده، کارگردان درباره این هنرمند پیشکسوت پخش شد، گیلآبادی در این پیام تصویری، بهزاد فراهانی را ستون تفکر و هویت عمومی و توسعه فکری اجتماع توصیف کرد و گفت: او با زبان، حس همدلی و تجربهاش، موجی از اشک و درک درد مردم را به نمایش میگذارد و اثرگذاری عمیق روی تماشاگران دارد.
وی گفت: فراهانی توانسته است مانایی و هویت فرهنگی را به نمایش بگذارد و به روشنی و امید در میان مردم دلدادگی و شور ایجاد کند. این هنرمند به عنوان توسعهگر فکری جامعه، اثرگذاری عمیقی در فضاهای مختلف هنری داشته است و واکنشهای عمیق تماشاگران را برانگیخته است.
گیلآبادی با اشاره به تجربههای شخصی از آثار فراهانی اظهارداشت: با صدای فراهانی، با نمایشنامههای او و با فیلم «دلدادگی»، احساس دلدادگی و آموختگی از او را تجربه کرده ام. فراهانی همواره همراه مردم بوده و در کنار آنها نفس کشیده است.
این کارگردان درباره اهدای مدالیوم به بهزاد فراهانی گفت: انجمن نمایشنامهنویسان تصمیم گرفت که جایزه و مدال افتخار خود را به چنین هنرمندی بدهد و از این اقدام قدردانی میکنم و از اینکه این هنرمند بیبدیل را در کنار خود دارم، نه مقابل خود، قدردانم.
بهزاد فراهانی نماد صداقت و پایداری در تئاتر ایران است
ایرج راد بازیگر پیشکسوت و از دوستان بهزاد فراهانی نیز در این آیین بیان کرد: آشنایی من با فراهانی از سال ۱۳۴۵ است، او از آن زمان تاکنون با تمام صداقت، عشق و پایبندی به هنر تئاتر در صحنه و آموزش با وجود هرگونه مشکل فعالیت میکند. فراهانی در عرصههای گوناگون تئاتر؛ نمایشنامهنویسی، کارگردانی، رادیو، بازیگری در تلویزیون و سینما فعالیت داشت و هدف او همواره کار بود و ارزش هنر و جایگاه ویژه تئاتر را برجسته میکرد.
وی افزود: فراهانی همواره غم این را داشت که چرا به تئاتر و اهل آن، آنگونه که شایسته است اهمیت داده نمیشود، به همین دلیل در فعالیتهای صنفی در خانه تئاتر و انجمن بازیگران خانه تئاتر فعالیت داشت و برای حمایت از هنرجویان و علاقهمندان به تئاتر، حمایتهای حقوقی، معیشتی و سلامت آنان و حفظ پایداری و افتخار تئاتر اقدامات قابل توجهی انجام داده است. خانواده او نیز در حوزه تئاتر فعال هستند؛ همسرش و دخترانش از کودکی با هم کار کردهاند، در سختترین شرایط باهم کار کرده و همچنان کار میکنند.
راد اظهارداشت: فراهانی در شرایط وضعیت فعلی به دلیل بیماری و شکستگی پا، جسماً با چالش مواجه است اما به رغم اینکه از عصا استفاده میکند، او در کنار عصا است. جایگاه فراهانی بالاتر از اینهاست و نشانها و بزرگداشتها گواهی بر این اهمیت است.
سپس با حضور ایرج راد، رضا بابک، مهدی میامی، پویا امینی، سعید ذهنی و عباس جهانگیریان با اهدای مدالیوم کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر از بهزاد فراهانی تجلیل شد، فراهانی پیش از دریافت این نشان طی سخنانی، درباره سوابق کاری خود و وضعیت تئاتر سخنانی را مطرح کرد.
انتقاد از وضعیت تئاتر
بهزاد فراهانی در این آیین طی سخنانی با گرامیداشت یاد اساتید و معلمان خود اظهارداشت: بهمن و بیژن مفید، سعید سلطانپور، آقای جوانمرد، سیروس ابراهیمزاده، آقای سرکسیان و بهرام بیضایی از اساتید من بودند، زاده این اساتید بزرگ هستم و سعی کردم شاگرد خوبی برای آنها باشم و به شاگردی خود افتخار میکنم. حیف که نسل جوان امروز از چنین معلمانی محروم هستند یا این اساتید بسیار دور هستند.
وی گفت: حدود ۳۰نمایشنامه نوشتم که روی صحنه بردم و یکهزار نمایشنامه در رادیو کار کردم، پنجاه سال در دانشکدههای هنر ایران سعی کردم معلم خوبی باشم و هیچ وقت بدون مطالعه سرکلاس نرفتم و در رادیو هم همیشه نقش اصلی بازی کردم و خیلی کار کردم. کارهای هنری و فرهنگی به ویژه در عرصه نمایشنامه و تئاتر، فراتر از ثروتهای مادی مانند نفت اهمیت دارند و اراده جمعی هنرمندان ارزشمند است.
فراهانی افزود: زندگی خوب، همسر و فرزندان خوبی دارم. البته ما هر شبی که سرمیز شام مینشینیم یاد دخترمان میافتیم و نمیتوانیم خوب غذا بخوریم. فرزندم در تبعید در کشور دیگری است و بازگشت او نیازمند یک اتفاق است.
این هنرمند پیشکسوت بیان کرد: به تازگی یک ناشر بزرگی تمامی آثارم را چاپ کرده است به جز دو نمایشنامه آخرم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز آن را نداد و خیلی دوست دارم که آنها را به صحنه ببرم.
وی اظهارداشت: ۲۰ سال است که در خانه تئاتر هستم و این جایزه ادبیات نمایشی جزو تفکرات بنده و آقای حکیم رابط بود تا افرادی که نمایشنامههایشان امکان چاپ ندارد یا کارشان دیده نشده در این جایزه مورد توجه قرار بگیرند.
فراهانی گفت: در عمرم جلوی هیچ کس خم نشدم اما این روزگار ما را مجبور به سکوت کرده و برای حمایت از برخی همکاران مجبور شدم جلوی برخی مدیران سر تعظیم فرود بیاورم. این روزها با سانسورچیهایی مواجه هستیم که خیلی از ارزشها را بیارزش کردند. چرا هر حرفی را به الحاد و کفر مرتبط میکنند؟
فراهانی افزود: قطره دریاست اگر با دریاست. اگر ما باهم باشیم، اگر به هم احترام بگذاریم، اگر رنج کار کردن در این روزگار را باهم تقسیم کنیم و یادمان نرود گرسنگیهایمان را با هم قسمت کنیم. کارهای بزرگی میتوانیم انجام دهیم.
فهیمه رحیمیان همسر بهزاد فراهانی در سخنانی گفت: از بهزاد خواهش دارم سه چیز را انجام دهد، اول خاطرات نانوشته خود را بنویسد، دوم بیوگرافی خود را کامل کند و سوم عاشقانههایش را بنویسد. او از ۹ سالگی عاشق بوده و این عاشقانهها بسیار جالب است. باید بنویسد تا نسل بعد بداند عشق در این نسل چگونه بوده است.
عباس جهانگیریان رئیس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان نیز با اشاره به فعالیتهای ارزشمند فراهانی علاوه بر فعالیت عرصههای بازیگری، کارگردانی و نویسندگی، به بخش کمتر دیدهشدهای از زندگی او اشاره کرد و افزود: او به صورت چراغخاموش و بدون هیچ تظاهر، فعالیتهای خیریه بسیار ارزشمندی داشته است.
وی ضمن قدردانی از فهیمه رحیمیان همسر بهزاد فراهانی گفت: حدود ۵۰ سال با این خانواده دوست هستم، چهار هنرمند بزرگ از این خانواده برخاسته است و این، مدیون فداکاریهای فهیمه بانو است. او حتی هنر خودش را قربانی کرد تا سه فرزند و همسر گرامیاش در رشتههایی که انتخاب کردند، موفق شوند. داستان زندگی فهیمه رحیمیان کمتر روایت شده، از علی دهباشی مدیر مجله بخارا درخواست میکنم که شبی را به نام «شب فهیمه رحیمیان» برگزار کند.
۵۹۲۴۳
گردآوری: کلبه سرگرمی
شما چه نظری دارید؟ دیدگاه خود را در سایت کلبه سرگرمی بنویسید.




![[رضا رفیع] «ته دیگ» برنج درست نکنید!](https://kolbehsargarmi.ir/wp-content/uploads/2025/11/283112-390x220.jpg?v=1764016817)

